تأثیرات مثبت تغذیه، ورزش منظم، مدیریت استرس و زندگی متعادل بر مزاج را به وضوح دیدیم.
تبدو زيارة بايدن الحدودية، وهي الثانية خلال رئاسته، جزءاً من جهد متضافر لقلب الطاولة على الجمهوريين - أو على الأقل تقليل الضرر السياسي - مما يعطي فرصة لأن تؤثر مواضيع أخرى على الانتخابات، مثل الاقتصاد أو حق الاجهاض.
البته باید این نکته را نیز یادآور شد که بحث مزاجها در طب سنتی اصیل ایرانی مبحثی بسیار پیچیده و چالشبرانگیز است و توضیحاتی که برای هر مورد بیان شده تنها مصادیقی از پارامترهای موردبررسی هستند.
هرقدر که کنشها و واکنشهای شیمیایی بدن سریعتر انجام شود حرارت ایجادشده زیادتر است.
-
برخی آداب و رسوم، عقاید و باورها در افراد یک منطقه آنقدر ریشه دار میشود و مردم با باور، تلقین و تعصبی که دارند ناخودآگاه به آن دچار یا معالجه سطحی میشوند.[۱]
در ذخیره خوارزمشاهی آمده که اگر طبیب، به وسیله حس لمس، احساس گرمی یا سردی در شخصی نماید، دلالت بر گرمی یا سردی مزاج آن شخص دارد، مشروط بر این که گرمی و سردی به سبب امر خارجی عارض نشده باشد؛ در مباحث جداگانهای تحت عنوان: سخنات و مبردات، کلیه عوامل گرمکننده و سردکننده بدن را که باعث افزایش یا کاهش درجه حرارت اشخاص میشود ذکر کردهاند.[۱۴] واژهنامه[ویرایش]
در اصطلاح اطباءکیفیتی که از آمیختن چیزها رسد مثلاً رنگ سرخ که از آمیختن برگ تنبول و کتهه و چونه پیدا شود و سرشت و طبیعت انسان را به همین سبب مزاج گویند که کیفیتی از امتزاج اربع بهم می رسد.
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع، با ارائهٔ منابع معتبر به بهبود این مقاله کمک کنید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد.
من نحنالخصوصيةسياسة الاسترجاع والاستبدالسياسة التوصيل والشحنالشروط والاحكام
شخص معاینه کننده باید مزاج معتدل داشته یا درک درستی از دما و قوام در لمس داشته باشد و نقاط مختلف بدن را برآورد کند.
یادکردها به منابع نامعتبر را میتوان به چالش کشید یا حذف کرد. (ژوئن ۲۰۲۱) (چگونگی و زمان حذف پیام این الگو را بدانید)
بادر نظر گرفتن اینکه تا قبل از متفکران یونان باستان روش منسجم پزشکی بر پایه مزاج (روشهای شیمیایی تنظیمکننده رفتار انسان) نیست اما ممکن است ریشه در تمدنهای مصر باستان[۲] و بینالنهرین[۳] داشته باشد. اما اولین مدارک از نوشتههای نظریهپرداز پزشکی الکمئون (حدود ۵۴۰–۵۰۰ قبل از میلاد) بدست آمده که شامل فهرست مزاجی طولانی شامل عناصر اساسی توصیفشده توسط امپدوکلس مانند آب، هوا، خاک، آتش، و غیره بود. بقراط نیز معمولاً با به کار بردن این ایده در پزشکی اعتبار دارد.
وجود هر چهار خلط در نكهات مزاج بدن ضروری است اما هر یک بهاندازه خاص و معین. آنچه موجب بیماری میشود به هم خوردن تعادل میان این اخلاط است و تغییر در میزان کمیت و کیفیت آن است.